از خواب بیدار در وسط شب, داستانسکسی باحال جورجیا

نمایش ها: 3377
نوک پستان از این واقعیت بیدار شد که تمام شب او رویاهای وابسته به عشق شهوانی داشت که در آن او با مردان مختلف دمار از روزگارمان درآورد و آنها را مکیده. اما قبل از داستانسکسی باحال آن ، زمانی که او بیدار شد و شورت خود را بین پاهای او لمس کرد ، آنها کاملا مرطوب بودند. دختر نورد بر روی پشت او. او به آرامی معده خود را با انگشتان دست خود را نوازش و رویاهای خود را بارها و بارها به یاد می آورد. افکار خود را از طریق تخیل خود در حال اجرا بودند, و دست خود را به تنگی شورت خود خزنده شد و کشیدن آنها را به طور کامل. اما او تنها موفق به سرقت از رول به محض این که او بر روی کلاه قرار داده ، آن را با انگشتان دست خود را تحت پوشش ، و با لرز دلپذیر ، آن را در سراسر بدن او ریخته. با دست دیگر او ، نوک پستان خود را فشرده و به آرامی لگن را تحت فشار قرار داد. او یک ارگاسم داشت و تصمیم گرفت بخوابد.